وسوسه
گاهي مربوط به دل است نه عمل؛ به اين ميگوييم وسوسه ی فكري؛ و اين وسوسه ی فكري
زياد است. معمولاً از ضعف اراده پيدا ميشود. يعني وقتي انسان اعصابش ضعيف شد،
سختي زياد ديد، مصيبت بزرگي به او رسيد، از نظر روحي دچار وسوسههاي فكري ميشود.
وسوسه ی فكري مراتب دارد. گاهي فقط شكّ و شبهه است كه دربارهاش بحث شد و راه
علاجش هم گفته شد. يك وقت اين وسوسه ی فكري بالا ميرود ـ پناه بر خدا ـ حتّي ميرسد
به جائي كه به خدا بد ميگويد: اصلاً كارهاي خدا را ظالمانه مي داند! در قرآن
آنقدر شكّ ميكند كه كمكم ميرسد به جايي كه (در دلش) به خدا و پيغمبر و ائمه و
مقدّسات فحش ميدهد. اين يك قسم از وسوسه ی فكري است. اقسام ديگري هم دارد. گاهي
مربوط به دنيايش و گاهي راجع به كارهايش، گاهي راجع به مردم وسوسه ی فكري دارد كه
«سوء ظن» است. اما آنچه الآن مورد بحث من ميباشد، وسوسههاي فكري است. اين وسوسه
ی فكري معالجهاش خيلي آسان است و آن اين است كه وقتي شك آمد جلو، خود را منصرف
كند.
مثلاً
تا شكّ ميكند، شكّش را به حساب نياورد؛ اهميّت ندهد. با كسي حرف بزند. يا بردارد
چيزي بخورد. خودش را منصرف كند. و بدين ترتيب طولي نميكشد كه اين شكّ كمكم از
بين ميرود. امام صادق(ع) ميفرمايد: اين خبيث را، يعني شيطان خنّاس را، عادت
ندهيد؛ بياعتنائي بكنيد. وقتي بياعتنائي كرديد گُم ميشود. ديگر به سراغتان نميآيد.
وقتي با او آمديد او هم با شما ميآيد. اين فرمايش امام صادق(ع) ريشه ی قرآني دارد:
(اِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ
عَلَي الَّذينَ امَنُوا وَ عَلي رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ـ اِنَّما سُلْطانُهُ
عَلَي الَّذينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذينَ هُمْ بِه مُشْرِكُونَ)[1]
با چند
تا تأكيدي كه اهل علم خوب توجّه دارند ميفرمايد كه: شيطان سلطه بر انسان ندارد.
اما كدام انسان؟ آن انساني كه پناهش خدا است. آن انساني كه رابطهاش با خدايش محكم
است. سلطه ی شيطان بر انسان در وقتي است كه برود زير پرچم شيطان. يعني اگر انسان
با شيطان كار داشت شيطان هم با او كار دارد. اما اگر انسان شيطان را عقب زد، ديگر
در انسان تأثيري ندارد. اگر انسان زيرپرچم خدا رفت، شيطان ميترسد كه زير پرچم خدا
بيايد. در قرآن وعده داده شده كه شما اگر رابطه با خدا داشته باشيد، ملائكه ميآيند
و شياطين را ميرانند.
(لَهُ مُعقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ
يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِه يَحْفَظُونَهُ مِنْ اَمْرِ اللهِ)[2]
يعني از
الطاف بزرگ خدا اين است كه ملائكهاي را براي حفظ شما گماشته است. شما را از شرور
دنيا حفظ ميكند. شما را از شرور اجنّه حفظ ميكند. شما را از شرور شياطين حفظ ميكند.
بنابراين
اگر رابطه ی شما با خدا محكم باشد، اصلاً شيطان سراغ شما نميتواند بيايد. از اين
رو اگر شما بياعتنائي كرديد، اين شكّ و شبهه از ذهن شما رفع ميشود و ديگر سراغ
شما نميآيد.
شخصي
آمد خدمت پيغمبر اكرم(ص) و گفت يا رسول الله! نابود شدم؛ هلاك شدم. حضرت فرمود
براي اينكه شيطان به نزد تو آمد و گفت: ترا چه كسي خلق كرده؟ گفتي خدا. گفت خدا را
چه كسي خلق كرده؟ تو در جوابش ماندي. گفت: بله. حضرت فرمودند وقتي اينجور شكها
براي شما پيش ميآيد بگو: «لا اله الاّ الله» و
منصرف كن خود را.
كلمه ی «لا
اله الاّ الله» و كلمه ی «لا حول و
لا قوّة الاّ بالله» و خواندن قرآن و روزه ی ماه مبارك رمضان و نماز اول وقت
براي رفع وسوسه بسيار عالي است.
اين اگر
اوّلش باشد؛ و اما اگر حرف شيطان را شنيد، هر چه بشنود در دل رسوخ ميكند. يعني
شكّ اول و دوم و... همينطور در دل رسوخ ميكند. يك وقت ميرسد به آنجائي كه العياذ
الله خدا را بد ميگويد: اصلاً خدا را ظالم ميداند. اين هم معالجهاش بياعتنائي
است. ولو اينكه به پيغمبر اكرم(ص) بد گفته است، ولو اينكه در دلش آمده كه خدا ظالم
است و عادل نيست؛ اما اهميّت ندهد؛ خود را ناراحت نكند. يك مقدار قرآن بخواند؛ و
اگر راجع به پيغمبر و ائمه ی طاهرين(ع) است، صلوات بفرستد، كه اتّفاقاً در روايات
فراوان ميخوانيم براي رفع وسوسه صلوات زياد بفرستد. رابطه ی با خدا را محكم كند
با نماز اول وقت؛ با اهميّت دادن به واجبات. مخصوصاً براي خانم حجاب، و تا آن
اندازه كه ضرر به كارش نخورد به مستحبّات اهميّت بدهد. نماز شب، خواندن قرآن، راز
و نياز با خدا، خدمت به خلق خدا، خدمت كردن زن به شوهر و برعكس و خدمت كردن به
مسلمانها، و مهمتر از همه اجتناب از گناه، هر چه اجتناب از گناهش بيشتر باشد كمكم
اين وسوسه ی فكري از بين ميرود. البته حوصله ميخواهد. يك ماه، دوماه، خوب ميشود
و حداكثر تا چند ماه ريشه ی اين رذيله كنده ميشود. و اينكه بعضي از روانشناسها ميگويند
وسوسه ی فكري درمان ندارد. حتماً اشتباه كردهاند. براي اينكه ما زياد ديديم
افرادي كه وسوسه ی فكري داشتند، به واسطه ی بياعتنائيها، به واسطه ی رابطه ی با
خدا خوب شدند و ريشهاش را سوزاندند، بله، از نظر جسمي بايد خوابش را تنظيم كند؛
اعصابش را قوي كند؛ تشنّج نداشته باشد؛ ضربه به احساسات او نخورد. همه ی اينها
براي رفع وسوسه ی فكري خيلي مؤثّر است.
پي نوشت
ها:
[1].
سوره ی نحل، آيات 99 و 100.
[2]. سوره ی رعد، آيه ی 11.